Category Archives: Featured

بۆ تۆمار بوون له‌ مێژوودا—جه‌میل نه‌وه‌ڕه‌

بۆ چی ” بۆ تۆمار بوون له‌ مێژوودا “؟؟!!! هه‌ر که‌س ئه‌م نووسراوه‌یه‌ بخوێنێته‌وه‌، رنگه‌  ئه‌م  پرسیاره‌ی لا درووست بێ : مه‌گه‌ر کۆماری ئیسلامی که‌م جنایه‌تی کردووه‌ که‌ ئه‌م بیره‌وه‌ری و وێنانه‌ ئه‌و سه‌ردێڕه بگرێته‌‌ خۆ؟ به‌ درێژایی مێژوو زۆرجار وا رێکه‌وتووه‌ که‌ وێنه‌گه‌لیک له‌ رودانی جه‌نایه‌تێک یان فیلمێک که‌ به‌ دزییه‌وه‌ گیراوه‌، بوه‌ته‌ هۆی بزووتنه‌وی کۆمه ڵایه‌تی و جیهانیشی هه‌ژاندووه‌. وێنه‌ی کیژێکی مناڵ له‌ کاتی شه‌ڕی ڤییه‌تنامدا توانی وه‌ک هێمایه‌ک،  ناعادڵانه‌ بونی ئه‌و شه‌ڕه‌ به‌ دنیا بناسێنی و ببێته‌ دسپێکی…..درێژە

رای ثبت در تاریخ -نویسنده جمیل نه وه ره

برای مشاهد و دانلود کتاب اینجا کلیک کنید.

شعیب زکریائی و ابراهیم رستمی – ره‌خنه له هه‌ڵویستی ته‌‌سلیم‌ته‌ڵه‌بانه (٢) ژانویه ٢٠١٦

لێکۆڵینه‌وه‌یێکی ره‌خنه‌گرانه له باره‌ی هه‌‌ڵویستی عبدالله مهتدی و خالد عزیزی له سه‌ر هه‌ڵبژاردنه‌کانی اسفندی ١٣٩٤ی مه‌جلیسی شوورا و خبرگانی رژیمی ئیسلامی له ئیران که له تێلێڤیزیونی رووداو بڵاو کراوه‌ته‌وه.

دفاع از سوسیالیسم یا “ادامه تخریب چپ و کومه له” نوشته ای از شعیب زکریائی

یک توضیح مختصر

نوشتەای را که میخوانید از دو بخش تشکیل شده است. هر دو بخش در نقد نظرات صلاح مازوجی عضو مرکزیت حکا و سازمان کردستان آن(کومە­له) است. نقد نظرات ایشان ازآنرو لازم بود که آئینۀ تمام ­نمای نگرشها و فعل و انفعالهائی است که خواه هم­ اکنون در حکا موجودند و خواه در این یا آن شکل در میان جنبش چپ به حیات خود ادامه میدهند…….ادامه 

شعیب زکریائی و ابراهیم رستمی ره‌خنه له هه‌ڵویستی ته‌‌سلیم‌ته‌ڵه‌بانه (١) ژانویه ٢٠١٦

 

لێکۆڵینه‌وه‌یێکی ره‌خنه‌گرانه له باره‌ی هه‌‌ڵویستی عبدالله مهتدی و خالد عزیزی له سه‌ر هه‌ڵبژاردنه‌کانی اسفندی ١٣٩٤ی مه‌جلیسی شوورا و خبرگانی رژیمی ئیسلامی له ئیران که له تێلێڤیزیونی رووداو بڵاو کراوه‌ته‌وه.

http://

چند پرسش‌ و پاسخ مختصر در مورد جمعیت‌های کردستان با رفیق شعیب زکریائی

شعیب زکریائی       تابستان  ١٣٩٤

چندی پیش از طریق یکی از دوستان سوالاتی در بارة جمعیت‌هائی که پس از انقلاب سال ٥٧ در کردستان تشکیل شدند بدست اینجانب رسید. این سوالات را آقای ا. ب. که در موضوع فوق‌الذکر تحقیق میکند ارسال داشته بود. آنچه ذیلا می‌آید، پاراگراف آخر مقدمة ایشان  و سپس پاسخهای مختصر اینجانب است به سوالات مطرح شده :

…….

سعی من در این است که به کمک همگی شما و با استفاده از تاریخ شفاهی که در ذهن شماست ناگفته‌ها و ناشنیده‌های جنبش کردستان را دوباره نویسی و ثبت کنم. در این راه دست یاری دراز کرده‌ام به سوی شما تا بتوانم صفحه‌های گم شده‌ی تاریخ جنبش کردستان را به دست مخاطبین برسانم. مسیر تکمیل پروژه این‌گونه خواهد بود که من چند سوال اساسی را به صورت کتبی برای دوستان می‌فرستم و در ادامه به صورت شفاهی بحث را در حول همین محور ادامه می‌دهیم. اولین مرحله از تحقیق را به بخش جمعیت‌ها اختصاص می‌دهیم.

  • در اکثر شهر‌های کردستان جمعیت‌هایی مردمی ایجاد شده بود. ایده‌ی تشکیل چنین جمعیت‌هایی خلاقیت خود جنبش کردستان بود یا الگو گرفته از یک طرح اجرا شده در سایر کشورها بود؟

               الگوگرفته از هیچ کجا نبود  بلکه برآمده از یک مشی آزادیخواهانه، پیشتاز، مردمی و دموکراتیک و غیرسکتاریستی بود که کومه‌له آنرا    نمایندگی میکرد و ستون فقرات آنرا تشکیل میداد. در عین حال باید به این نیز توجه داشت که چنین ایده و چنین حرکتی بدون پشتوانة تاریخی جنبشهای دموکراتیک و چپ و سوسیالیستی در سطح ایران و جهان از یکسو و وجود زمینه‌های اجتماعی و سیاسی در خود کردستان از سوی دیگر، امکان بروز نمیداشت.

چند روزی پس از قیام ٢٢ بهمن بود که اولین بار رفیق صدیق کمانگر ایدة تشکیل ” جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب”  را همراه با ارائة یک متن اولیة اطلاعیة مربوط به اعلام موجودیت جمعیت با اینجانب(شعیب زکریائی) مطرح نمود. پس از یک ادیت مختصر اعلامیه و تشکیل جلسه‌ای با تعدادی دیگر از فعالین چپ مستقل یا مرتبط با کومه‌له(مظفر محمدی ، محمد نبوی ، مصلح شیخ‌الاسلامی،طاهر حسینی، حبیب‌الله مرادی و … که اسامی همه را بخاطر ندارم …  بدون حساسیت نسبت به وابستگی یا عدم وابستگی این یا آن فرد به این یا آن تشکیلات یا گروه بخصوص، و بدون اینکه رفیق صدیق و من خود را نماینده‌ی کومه‌له اعلام کنیم و ….)، جمعیت مزبور با استقرار اعضای اولیه در ساختمان متعلق به جمعیت معلمان، موجودیت یافت.

فکر میکنم پس از تشکیل “جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب” سنندج بود که در سایر شهرهای کردستان نیز جمعیت‌هائی با همین محتوا و ماهیت اما با اسامی کم و بیش متفاوت و با عناوین کردی تشکیل شدند.

  • رابطه‌ی احزاب سیاسی با این جمعیت‌ها چگونه بود؟ آیا نگاهی از بالا به پایین از سوی احزاب اعمال می‌شد یا یک توازن برقرار بود.

     تشکیل این جمعیتها بر اساس توافق و قرارداد بین سازمانها و احزاب نبود بلکه متکی و مبتنی بر شرایط خودویژه‌ای بود که در آن کومه‌له ستون اصلی یک جریان آزادیخواه چپ و سوسیالیست در کردستان را تشکیل میداد که بر خلاف دیگر جریانات چپ(چریک فدایی و پیکار و غیره)از تعصب حزبی و تعقیب منافع فرقه‌ای مافوق مردمی بری بود و در برابر احزاب راست(حزب دموکرات و حزب توده و …)نماینده‌ی تداوم انقلاب و آرمانهای اصیل مردم بپاخاسته و آزادیخواه بود. این ستون اصلی با این خصوصیات که در وجود و رفتار و کردار و گفتار انسانهای مبارز شناخته‌شده‌ای در سراسر کردستان نمود یافته بود، تمام مبارزین “مدافع آزادی و انقلاب” را که حاضر نبودند در برابر هیچ جریان مرتجع و سرکوبگر و ضدانقلابی ـ از فاشیسم اسلامی مرکزی گرفته تا مرتجعین محلی و غیره ـ سر خم کنند بدون هیچ اما و اگری بدور خود جمع کرد.

                لازم به ذکر است که در سراسر کردستان به جز چند نفر انگشت‌شمار از سازمانهای دیگر، هیچکس به جمعیت‌های مزبور نپیوست(که آن هم   بعنوان فرد خود بود نه نمایندة سازمان مربوطه). در جمعیت سنندج دو سه جوان مرتبط با حزب توده نیز به مقر ما آمد و شد داشتند که پس از چندی  وابستگی‌شان به حزب مزبور معلوم شد؛ در نتیجه بدون اینکه اصطکاک حادی پیش بیاید، عذرشان خواسته شد(خود نیز فهمیدند که نمیشود دو دوزه بازی کرد و جمعیت ما جای آنها نیست).

             بدین ترتیب اگرچه برخی از کسانی که به این جمعیتها پیوستند را نمی‌توان در عداد آنهائی شمرد که حاصل مستقیم فعالیت ترویجی و تشکیلاتی شبکه‌های کومه‌له بوده‌باشند، با اینحال عملا این جمعیتها همچون تشکیلات علنی کومه‌له عرض اندام کردند. صحت این ادعا را از این واقعیت هم میتوان دریافت که پس از حملة نظامی رژیم به کردستان در مرداد ٥٨ تمامی آنهائی که بعد از خاتمة کار جمعیتها به مبارزه ادامه دادند، خود را در صفوف کومه‌له یافتند(بجز چند نفری که پیشتر عضو سازمانهائی غیر از کومه‌له بودند).

  • هر حرکت اجتماعی و سیاسی یک خواست را نمایندگی می‌کند و آرزویی دارد. جمعیت‌های تشکیل شده در کردستان چه خواستی را پیگیری می‌کردند و آیا توانستند به خواسته‌های خود نزدیک شوند؟

       همانطور که پیش‌تر گفتم، جوهر خواستی را که جمعیت‌ها( و یادمان نرود کومه‌له همچون ستون اصلی آن) پیگیری میکردند میتوان در همان عبارت “دفاع از آزادی و انقلاب” خلاصه کرد. از این لحاظ اگر واقعیات و اتفاقات پس از قیام را در کردستان مرور کنیم، خواهیم دید که پاسخ به سوال شما کاملا مثبت است. تمام تقلاها و دسیسه‌های رژیم اسلامی و همدستان و هواداران محلی آن(جریان مذهبی به رهبری مفتی‌زاده و …) برای استقرار رژیم مذهبی در کردستان ناکام ماند؛ توطئه‌چینی‌ها و اقدامات اربابان زمیندار علیه دهقانان به شکست انجامید؛ زنان هر روز بیش از پیش به فعالیت‌های سیاسی و سازمانی روی می‌آوردند؛ هیچکس به هیچ کارگر و زحمتکشی نمیتوانست زور بگوید و آنها در هرگونه فعالیت سیاسی و تشکیلاتی و صنفی آزاد بودند. و بطور خلاصه کردستان آزادترین منطقة ایران بود. لشکرکشی رژیم اسلامی به کردستان در ٢٨ مرداد سال ١٣٥٨ برای خط پایان کشیدن بر این دستاوردها گویای همه چیز است.

  • هر تشکل، گروه و دسته‌ای بنا به اهداف و خواست‌های خود مجموعه‌ای از کنش‌ها و واکنش‌ها را انجام می‌دهد. جمعیت (جمعیتی که در آن فعال بودید) برای دست‌یابی به اهداف خود چه فعالیتی داشت؟

      فعالیت آن علنی، مدنی و متکی بر پشتیبانی مردم زحمتکش و آزادیخواه و در دفاع با تمام وجود و تا پای جان از آزادیهای بدست‌آمده بود. اقدامات مسلحانة آن نیز کاملا جنبة دفاعی داشت(در برابر دست‌اندازی پادگان ارتش، دار و دسته‌های مسلح مالکین زمین، تهدیدات و اقدامات مسلحانة باندهای مسلح مفتی‌زاده و صفدری آخوند رژیم اسلامی، تهدیدات مسلحانة نیروهای قیادة موقت که پس از رژیم شاه به عامل رژیم اسلامی تبدیل شده بودند و …). پخش اعلامیه‌های افشاگرانه و فراخوان‌دهنده(که در مقر جمعیت نوشته و تهیه و تکثیر میشد)، گردهمایی و تظاهرات توده‌ای(تا سرحد امکان با همکاری سازمان چریک‌های فدایی) از شیوه‌های مداوم و موثر فعالیت سیاسی جمعیت بود(از جمله فراخوان و سازماندهی راه‌پیمائی اعتراضی بسوی مریوان). ایجاد کمیته‌های گوناگون در رابطه با عرصه‌های مختلف طبقاتی و اجتماعی(کارگران، دهقانان، زنان و….)یکی از انواع تقسیم‌کارهای درونی جمعیت بود. مقر جمعیت همیشه بروی همه کس باز بود و همة فعالین جمعیت در هر سطحی برای هر مراجعه‌کننده‌ای قابل دسترس بودند.

  • ‌این جمعیت‌ها به چه شیوه‌ای اداره می‌شدند؟ شیوه‌های دموکراتیک بر این جمعیت‌ها حکم فرما بود یا نخبه‌ها در اداره‌ی امور نقش تعیین کننده داشتند؟

            از آنجا که این جمعیت‌ها ـ مبتنی بر خط چپ و سوسیالیستی و آزادیخواهانة کومه‌له ـ هیچ منافع ویژة مافوق مردم برای خود تعقیب نمیکردند، بنابراین مناسبات درونی و مدیریتی آن نیز در منتها درجه دموکراتیک و رفیقانه بود. فکر نمیکنم هرگز کسی در هیچ جا ـ چه آن چند ماهی که جمعیت‌ها در قید حیات و فعالیت بودند چه بعدها ـ از این بابت لب به شکایت گشوده باشد. قرارگرفتن در هر موقعیتی، داوطلبانه و بر اساس مقبولیت معنوی وسیاسی و لیاقت و توان فردی بود. دوران فعالیت جمعیت‌ها دوران ویژه‌ای بود که وجدان انسانی، آزادیخواهانه و اجتماعا مسئول بخش پیشتاز جنبش توده‌ها، همچون اساسنامه‌ای نانوشته عمل میکرد بنحوی که بدون هیچ قرار و مدار و تحمیل “از بالا” برای هر فراخوان “مرکزیت” و هر کمپین جمعیت، به اندازة لازم نیرو جمع میشد.

مدتی قبل از یورش رژیم اسلامی به کردستان، اقداماتی برای تمرکزیابی و هماهنگی سراسری همة جمعیت‌ها آغاز شد که به دلیل حملة رژیم به سرانجام نرسید.

  • جمعیت‌ها در اداره‌ی شهرهای کردستان قدرتی اجرایی در دست داشتند و یا در بخش خدمات چه کمکی به زندگی شهرها می‌کردند؟

      با توجه به اینکه هنوز مسالة حاکمیت در کردستان حل نشده بود، دغدغة اصلی جمعیت‌ها(و کومه‌له)مقابله با توطئه‌گریهای رژیم اسلامی مرکزی و همدستان مرتجع و ضدمردمی آن در کردستان بود و در بخش خدمات همچنان ادارات دولتی موجود بکار خود ادامه میدادند. تاثیر گذار مستقیم بر خدمات، شوراهای شهرها بودند که خواه با رای مستقیم مردم(شورای شهر سنندج) و خواه با تایید مردم پدید آمده بودند که آنها هم به دلیل نداشتن بودجه‌ای از طرف دولت مرکزی توان بسیار محدودی داشتند. خدمات اصلی جمعیت عمدتا مواقع “غیرعادی” و بحرانی‌ای بود که مردم مثلا از لحاظ تامین مواد غذائی با مشکل مبرم روبرو میشدند(کوچ مردم مریوان، راه‌پیمائی توده‌ای بسوی مریوان، ارسال کمک‌های پزشکی و غذائی برای مردم ترکمن‌صحرا و …).

       شایان ذکر است که در بهار سال ٥٨ تعدادی از متخصصین اقتصادی، پزشکی و آموزشی چپ و ترقی‌خواه با طرحهائی نسبتا آماده‌شده به کردستان آمدند و کومه‌له و جمعیتها با تمام وجود حاضر به همکاری با آنها بودند(من خود همراه رفقائی همة درها را زدم تا در سنندج مطب مناسبی برای تعدادی از پزشکان آنها پیدا کنیم)؛ در این رابطه جلسه‌ای هم در مهاباد با شرکت ما و حزب دموکرات و  نمایندگانی از جمع مزبور تشکیل شد(یادم نیست آیا از جانب چریکهای فدایی و دیگران نمایندگانی حضور داشتند یا خیر). اما در همان جلسه با توجه به سخنان و عکس‌العمل‌های نمایندگان حزب دموکرات معلوم شد که حزب مزبور با چنین برنامه‌ای که متکی بر نیرو و ابتکار توده‌ای و فراحزبی است سر موافقت ندارد. در نتیجه پیگیری این برنامه معوق ماند تا اینکه حملة رژیم اسلامی به کردستان آنرا بطور کلی از دستور خارج کرد.

  • به نظر شما، این جمعیت‌ها توانستند در طول حیات هرچند کوتاه خود تاثیری بر جامعه‌ی کردستان بگذارند؟

     فکر می‌کنم پاسخ این پرسش شما را در جواب سوال سوم داده باشم. پاسخ مثبت است. این مبارزه امری حیاتی در حفظ آزادی بود.

 

مصاحبه اختصاصى راديو صداى كردهاى مقيم امريكا با رفیق گلرخ قبادى نويسنده كتاب شقايقها بر سنگلاخ

صاحبه اختصاصى راديو صداى كردهاى مقيم امريكا با خانم گلرخ قبادى نويسنده كتاب “شقايقها بر سنگلاخ” فعال سياسى و اجتماعى مقيم سوئد

٣١ ماه آگوست golrokh-ghobadi.jpg٢٠١٥

خانم گلرخ قبادى عزيز با سپاس فراوان از اينكه مصاحبه با راديو صداى كردهاي مقيم امريكا را پذيرفته ايد.

چند ماهى از انتشار كتاب جديد شما “شقایقها بر سنگلاخ “مي گذرد و در همين مدت كوتاه مطالب فراوانى راجع به اين كتاب در شبكه هاى اجتماعى و سايتهاى الكترونيكى منتشر شده است. خوشحال خواهيم شد كه پاسخ شما به سوالات بينندگان سايت ما و شنوندگان راديوى صداى كردهاى مقيم امريكا را داشته باشيم. 

*با درود و سپاس فراوان از دعوتى كه از من براى انجام اين مصاحبه به عمل آورديد.

 چرا زنان كرد و زنانى از كردستان ايران “شقايقهاى بر سنگلاخ” شما را افريده اند؟

*با آغاز مبارزات مردم برای سرنگونی رژیم پهلوی در سال  ١٣٥٧ و بوجود آمدن فضایی آزاد، زنان هم بە میدان مبارزە روی آوردند و درهمە عرصەهای مبارزە شرکت کردند؛ از شرکت درتظاهرات و اعتراضات برای سرنگونی رژیم پهلوی تا مبارزات عمومی مردم  برای نابودی هرنوع نابرابری در جامعە ایران و کردستان، و در برابر جمهوری اسلامی. اما برای رسیدن به این خواستها، رژیم واپسگرای اسلامی مبارزەای سخت و خونینی را بە مردم کردستان و از جملە زنان تحملیل کرد. در این میان زنان کردستان این شقایقهای سرخ علاوە بر مبارزە با رژیمی عقب ماندە و ناهمساز با زمانە می بایست با مناسبات  مذهبی، مردسالاری و عشیرتی در جامعە سخت و سنگلاخ کردستان هم مبارزە می کردند.

    اين كتاب چه مقطعى از تاريخ مبارزاتى زنان كرد در كردستان ايران را در بر می گيرد؟

*کتاب در برگیرندە تاریخ مبارزات زنان کردستان ایران از دهە ٥٠ تا دهەی ٩٠ شمسی است. اما تمرکز اطلاعات و جمع آوری این تاریخ در کتاب بیشتر به همین چهار دهەی اخیر یعنی زمان حاکمیت جمهوری اسلامی برمی گردد.

بە دلیل تلاش و کوششهای مادرانمان کە پیش از ما خدمات ارزندەای را ارائە دادەاند تا ما را بە این زمان و مقطع رساندەاند، تاریخ مبارزات گذشتە را تا جایی کە اطلاعات و تحقیقاتم این امکان را به من دادەاست بە تحریر درآوردەام.

 روش شما براى نگارش كتابتان، بر چه اساسى بوده است؟ آيا تاريخ نگارى كرده ايد و يا خاطراتى را بازسازى كردەايد؟

*این کتاب شرحی از زندگی من بر بستر رویدادها، تغییر و تحولات تاریخی چند دهە اخیر، با تکیە بر وقایع نگاری مبارزات مردم کردستان و نمایاندن شرکت فعال زنان دراین مبارزات است.  برای نوشتن کتاب از یادمانده‌ها و دانستەها وتجربیات خودم، دوستان و رفقای هم رزمم از کردستان ایران، و با استناد به روزنامه‌ها‌ی دولتی و نیمه دولتی و همچنین نشریه‌ها و خبرنامه‌های اپوزیسیون ایران یاری جستەام.


کتاب شما و شخصیتهای آن تا چە اندازە واقعی هستند؟

* این یک کتاب تاریخی است که شخصیتهای آن واقعی و زندە هستند. این کتاب شرح  فعالیت زنان مبارز کرد در دوران  قبل از انقلاب ایران است و همچنین مشارکت آنان در تظاهرات و اعتراضات مردمی در دوران انقلاب، نقش‌شان در جنگ‌ها، فعالیت سیاسی و اجتماعی‌شان در شهرها در زمان تسلط رژیم جمهوری اسلامی و فعالیت در سازمانهای سیاسی بخصوص کومەلە، مبارزه و مقاومت‌شان در زندان‌ها تا پای اعدام  و سرانجام مبارزە برای مسلح شدن و در سنگر مقدم جبهە قرار گرفتن.
این کتاب در واقع داستان زندگی مبارزات سە نسل را بە تحریر درآوردەاست. نسل ما بعنوان نقاشان اصلی و مبارزین تاثیرگذار و سرسخت این راە، مادرانمان بە عنوان فعالین و یاری دهندگانمان در همە عرصەها، و فرزندانمان بعنوان نسلی کە با درد و رنج پا بە عرصە زندگی گذاشتند و با کولە باری از تجربە و با نگاهی نقادانە بە گذشتە راههای نوینی را یافتند وادامە shaghayeghha-bar-sanglakh.jpgدهندگان راە مادرانشان شدند.

اين شخصيتها و زنانى كه شما در كتابتان از مبارزات آنان ياد كردەايد، اكنون در كجايند؟ مبارزه و تلاش براى آزادى، عدالت اجتماعى و برابرى جنسيتى تا چه اندازه در زندگى عينى آنان تبلور يافته است؟

* بخش اعظم رفقایی که در سنگرهای کردستان مبارزە کردەاند خوشبختانە اکنون درکنار ما هستند و تا جایی کە من اطلاع دارم اکثرا” بە شیوەهای مختلف در حال تلاش و مبارزە برای کسب حقوق زنان هستند و یا در مورد مسائل زنان حساسند. برای نمونە، فعالیت در احزاب مختلف کردستان، انجمنها و تشکلهای زنان در محل زندگیشان، در کنفرانسهای گوناگون برای امر زنان و شرکت در کنفرانس سالانە زنان کردستان ایران که به همت تعدادی ازاین زنان هر سالە برپا شدەاست.

مبارزات زنان كورد در كردستان ايران تا چه اندازه از مبارزات زنان كرد ساير مناطقى كه كورد در آن مناطق زندگى می كنند تاثير گرفته و يا تاثير گذار بوده است؟

* ارتباط زنان مبارز کردستان ایران با زنان مبارز سایر بخشهای دیگر کردستان بعد از انقلاب و بخصوص با انتقال مقر سازمانها بە  کردستان عراق برقرار شد. با این ارتباط ما بتدریج از تجربیات مبارزاتی یکدیگر بهرهمند شدیم.
مبارزات زنان کردستان ایران بر مردم  و زنان کردستان عراق و سایر بخشهای کردستان  قطعا” بی تأثیر نبودە است، اما بهتر است قضاوت را بە خود آنها بسپاریم.


زنان مبارز كورد در لابه لاى كتاب شما دوش به دوش همرزمان مرد خود جنگيدەاند و مبارزه كرده اند. نقش اين مردان در كتاب شما چگونه پردازش شده است؟

* این کتاب بر بستر تاریخ مبارزات عمومی مردم کردستان نوشتە شدەاست کە زنان در آن مقطع تاریخی، علاوە بر خواستهای آزادی، برابری و حقوق زنان، همراە با سایر اقشار مردم برای بدست آوردن خواستهای ملی، اجتماعی و از جملە اقشار تهیدست کردستان مبارزە کردەاند. نتیجتا” مبارزات ما نمی توانست جدا از مردان باشد. درکنار آن، هر زمان که مردان و تفکر مردسالاری مانعی بر این روند مبارزات بودەاند بە چالش کشیدەاست. در کتاب این موضوع و چگونگی این روند بە تفصیل شرح دادە شدەاست.
اما ویژگی کتاب در این است کە؛ کتاب طبق معمول تنها تاریخ مذکر و شرح فتوحات و دستاوردهای آنها نیست، بلکە تاریخ مبارزات مردم با تکیە بر نمایاندن نقش برجستە و روشن زنان در مبارزات کردستان است.
بدین معنی این تاریخ با دیدی فمینیستی و از دیدگاە زنانە نوشتە شدە، زیرا تاریخ زنان کرد بندرت نوشتە و بازگو شدەاست.


زبان نوشتارى كتاب شما فارسى است. چرا؟ آيا مخاطبان خاصى را مد نظر داريد؟ و آيا برنامەاى براى چاپ اين كتاب به زبان كردى و ديگر زبانها رايج در آينده داريد؟

* بلە، زبان کتاب فارسی است بنا بە دلایل گوناگون؛

مسئلە اول اینکە؛ بە دلیل بسیار روشن ستم ملی در ایران، من از تحصیلات بە زبان مادریم محروم بودەام. در نتیجە بە زبان کردی تسلط کافی ندارم.
مسئلە دوم؛ متاسفانە هم وطنانم در کردستان ایران هم به درد و کمبود من گرفتارند و مخاطب اصلی من آنها هستند.
مسئلە سوم؛ مطلع کردن هم وطنان فارس زبانم از مسائل کردستان که با ما هم سرنوشت و دارای تاریخ مشترکی هستند.
برای ترجمە کتاب بە زبانهای دیگر باید بگویم؛ این آرزوی قلبی من است اما بە دلیل هزینە بالای این کار فعلا” برایم میسر نیست.
من کتاب را با هزینە شخصی خود چاپ و منتشر نمودەام و امیدوارم با در آمد بدست آمدە آن بتوانم به این آرزویم کە ترجمە آن مخصوصا” بە زنانهای کردی و انگلیسی است نایل آیم و آنرا به نسل جدید تقدیم کنم. باشد که مبارزات ما درس و تجربەای برای نسل های آیندە باشد.

آنطور که در مقدمە کتاب گفتە شدە، شما قصد دارید کتابهای دیگری هم در این زمینە بنویسید می توانید مختصری هم در این مورد شرح دهید؟

*بلە همانطور که گفتم، این کتاب بیوگرافی من همراە با مبارزات زنان بر بستر تاریخ مبارزات عمومی مردم کردستان است در نتیجە کتابهای بعدی سیر مبارزات مردم کردستان و زنان در رأس آن، همچون سرگذشت خانوادەهای تبعیدی ومبارزات مادرانمان در آن مکان، سرگذشت مادرانمان کە در سختیها و ناگواریها و در همە مراحل مبارزات هم سنگر وهمدممان بودند. سرگذشت زندانیان سیاسی، جان باختەگان و سرانجام سرگذشت تک تک رفقای همرزمم کە در سنگرهای کردستان مبارزە کردەاند واکنون خوشبختانە در کنار ما هستند.

 در پايان مصاحبه ضمن تشكر مجدد از زمانيكه به اين مصاحبه اختصاص داديد، لطفا بفرمائيد كه علاقمندان چگونه می توانند اين كتاب را تهيه نمايند؟ آيا مطلب ديگرى را در نظر داريد كه با شنوندگان راديوى وى او كى در ميان بگذاريد؟

amazon_poppies_on_rocks.jpg
* علاقمندان می توانند کتاب را در سوئد، استهکلم، کتاب فروشیهای “ارزان” و “فردوسی” و در گوتنبرگ، کتاب فروشی “اندیشە” ، در سایر نقاط دنیا از طريق سايت آمازون تهیە نمایند. درسایت آمازون کافی است نام کتاب “شقایقها بر سنگلاخ” نوشتە شود و سپس سفارش دهند. در غیر اینصورت با ایمیلی کە در زیر آمدەاست آدرس خود را نوشتە و کتاب ارسال خواهد شد.
آدرس آمازون:http://www.amazon.com/dp/919826690X
ایمیل: Golriz58@gmail.com

خانم قبادى با سپاس مجدد از وقتى كه به اين مصاحبه اختصاص داده ايد، آرزوى موفقيت و سربلندى شما را داريم.

* من هم مجدادا از شما و ساير همكاران راديو و سايت كردهاى مقيم امريكا براى اين فرصت سپاسگزارى مي كنم.

چند کلمه درباره‌ی کتاب شقایق ها بر سنگلاخ–زندگی وزمانەی یک زن کرد از کردستان ایران

چند کلمه درباره‌ی کتاب

شقایق­ها بر سنگلاخ

زندگی وزمانەی یک زن کرد از کردستان ایران

کردستان سرزمينی است که مردمان آن تاريخ  پرنشيب و فراز، طولانی و خونينی از مبارزه برای کسب آزادی و حقوق خود را پشت سر دارند. در ميان مردم کُرد نيز، زنان همواره در وضعيتی بدتر، سخت ‌‌تر و نامناسب‌تر‌ نسبت به مردان قرار داشته‌اند و اشغالگران اين سرزمين از  پايمال کردن حقوق، تجاوز و کشت و کشتار آنان دريغ نکرده­اند.

اما بيشتر تاريخ نگاران نه تنها به چند و چون اين فجايع نپرداخته‌اند، از مبارزه و مقاومت اين مردم نيز سخن چندانی نگفته‌اند. در اين ميان اما آنچه بر زن کرد رفته است به کلی در سينەی تاريخ محو گشته است و در هزار توی کتاب‌های تاريخی که تاريخ مذکر است، ناپديد و نا پيداست. پيروزی و شکستِ انقلاب بهمن ۱۳۵۷ که به استقرار نظام جمهوری اسلامی انجاميد، اما زمينه‌ساز بازانديشی در روزگاران گذشته گشت. چرايی برآمدن نظامی واپسگرا و ناهمساز با زمانه‌ی ‌ما، به پژوهش تاريخی با رويکردی نوین دامن زد. در اين ميان، تاريخ کرد و کردستان نيز بازنگری شد. در اين بازنگری، گوشه‌های ستمی که بر يک ملت اعمال شده در معرض ديد قرار گرفت و در نتيجه سويه‌هايی از زندگی و مبارزه زن کرد از پرده بيرون افتاد.

این کتاب شرح مبارزات زنان کردستان ایران از ١٣٥٠ تا ١٣٩٠ است کە بربستر مبارزات تودەهای مردم کردستان و نیز ایران علیە جمهوری اسلامی بە تحریر درآمدە است.

این کتاب شرح  فعالیت زنان مبارز کرد در دوران  قبل از انقلاب ایران است و همچنین مشارکت آنان در تظاهرات و اعتراضات مردمی در دوران انقلاب، نقش‌شان در جنگ‌ها، فعالیت سیاسی و اجتماعی‌شان در شهرها در زمان تسلط رژیم جمهوری اسلامی، مبارزه و مقاومت‌شان در زندان‌ها تا پای اعدام  و سرانجام مبارزە برای مسلح شدن و در سنگر مقدم جبهە قرار گرفتن.

این کتاب برمبنای یادمانده‌ها و دانستەها وتجربیات من و دوستان و رفقای هم رزمم از کردستان ایران، و با استناد به روزنامه‌ها‌ی دولتی و نیمه دولتی و همچنین نشریه‌ها و خبرنامه‌های اوپوزیسیون    بە تحریر درآمدەاست.

این کتاب تنها آغازی است برای کاری بس عظیم، و به همین دلیل نمی‌تواند کامل و جامع باشد. امیدم این است که راه را برای پژوهش‌های بهتر و همه‌جانبه‌تر هموار سازد.

برای تهیە کتاب می توانید آدرس خود را بە ایمیل زیر بفرستید تا نسبت بە ارسال آن اقدام شود.  همچنین بە کتاب فروشیهای ارزان و فردوسی در شهر ستکهلم مراجعە فرمایید.

گلرخ قبادی

ایمیل: golriz58@gmail.com

برای دریافت کتاب در سایت ریباز کومەلە اینجا کلیک کنید .

خبرنامه های کومه له در سال های ١٣٥٨ و١٣٥٩و ١٣٦٠

خواننده گرامی! آنچه در این بخش مشاهده می کنید آن بخش از خبرنامەهای کومەلە است کە در سالهای ١٣٥٨و١٣٥٩و ١٣٦٠ چاپ و منتشر شدە است این احتمال را نمی شود رد کرد کە..ادامە

شماره: 4

تاریخ: 1358.08.09

شماره:  3

تاریخ: 1358.08.07

شماره:  1

تاریخ: 1358.07.09

شماره 2

تاریخ:1359.07.20

شماره: 7

تاریخ: 1358.08.16

شماره: 6

تاریخ: 1358.08.14

شماره: 5
تاریخ:1358.08.12

شماره:10

تاریخ: 1358.08.22

شماره: 9 

تاریخ: 1358.08.21

شماره:8

تاریخ: 1358.08.19

شماره: 13

تاریخ: 1358.09.06

شماره: 12

تاریخ: 1358.09.05

شماره:11

تاریخ: 1358.08.27

شماره: 16 

تاریخ: 1358.11.03

 15 :شماره

  1358.09.08:تاریخ

شماره: 14 

تاریخ: 1358.09.06

شماره: 19

تاریخ:1358.11.18

شماره: 18

تاریخ:1358.11.13

شماره:17 

تاریخ:1358.11.10

شماره: 27 ویژه سنندج

تاریخ:1358.12.12

شماره: 21

تاریخ: 1358.12.07

شماره: 20

تاریخ:1358.11.24

شماره:26

تاریخ:1359.02.06

شماره:24

تاریخ:1359.02.05

شماره:22

تاریخ:1359.01.01

شماره:30

تاریخ:1359.02.10

شماره:29

تاریخ:1359.02.09

شماره:28

تاریخ:1359.02.08

شماره:34

تاریخ:1359.02.15

شماره:33

تاریخ:1359.02.13

شماره:31

تاریخ:1359.02.11

شماره:38

تاریخ:1358.02.21

شماره:37

تاریخ:1359.02.20

شماره:35

تاریخ:1358.02.17

شماره: 45

تاریخ: 1359.02.31

شماره: 43

تاریخ:1359.02.27

شماره: 40 و41

تاریخ:1359.02.24

شماره: 49

تاریخ:1359.03.10

شماره: 48 

تاریخ: 1359.03.07

شماره:  46

تاریخ: 1359.03.02

شماره: 52

تاریخ:1359.03.17

شماره: 51 

تاریخ:1359.03.15

شماره: 50

تاریخ: 1359.03.13

شماره: 55

تاریخ:1359.03.25

شماره:54

تاریخ:1359.03.22

شماره:53

تاریخ:1359.03.20

شماره:59

تاریخ:1359.04.09

شماره:57

تاریخ:1359.04.02

شماره:56

تاریخ:1359.03.28

شماره:62

تاریخ:1359.04.24

شماره:61

تاریخ:1359.04.19

شماره:60

تاریخ:1359.04.13

شماره:66

تاریخ:1359.05.17

شماره:65

تاریخ:1359.05.12

شماره:63

تاریخ:1359.04.29

شماره:69

تاریخ:1359.05.31

شماره:68

تاریخ:1359.05.26

شماره:67

تاریخ:1359.05.22

شماره:72

تاریخ:1359.06.14

شماره:71

تاریخ:1359.06.11

شماره:70

تاریخ:1359.06.05

شماره:75

تاریخ:1359.06.21

شماره:74

تاریخ:1359.06.18

شماره:73

تاریخ:1359.06.17

شماره:78

تاریخ:1359.06.31

شماره:77

تاریخ:1359.06.27

شماره:76

تاریخ:1359.06.23

شماره:81

تاریخ:1359.07.13

شماره:80

تاریخ:1359.07.10

شماره:79

تاریخ:1359.07.04

شماره:84

تاریخ:1359.07.26

شماره:83

تاریخ:1359.07.20

شماره:82

تاریخ:1359.07.17

شماره:87

تاریخ:1359.08.09

شماره:86

تاریخ:1359.08.02

شماره:85

تاریخ:1359.07.29

شماره:90

تاریخ:1359.08.18

شماره:89

تاریخ:1359.08.16

شماره:88

تاریخ:1359.08.12

شماره:93

تاریخ:1359.08.25

شماره:92

تاریخ:1359.08.23

شماره:91

تاریخ:1359.08.21

شماره:96

تاریخ:1359.09.07

شماره:95

شماره:94

تاریخ:1359.08.29

شماره:99

تاریخ:1359.09.18

شماره:98

تاریخ:1359.09.15

شماره:97

تاریخ:1359.09.12

شماره:102

تاریخ:1359.10.03

شماره:101

تاریخ:1359.09.27

شماره:100

تاریخ:1359.09.23

شماره:105

تاریخ:1359.10.19

شماره:104

تاریخ:1359.10.14

شماره:103

تاریخ:1359.10.06

شماره:108

تاریخ:1359.10.30

شماره:107

تاریخ:1359.10.28

شماره:106

تاریخ:1359.10.23

شماره:111

تاریخ:1359.11.14

شماره:110

تاریخ:1359.11.08

شماره:109

تاریخ:1359.11.04

شماره:114

تاریخ:1359.12.02

شماره:113

تاریخ:1359.11.26

شماره:112

تاریخ:1359.11.20

شماره:116

تاریخ:1359.12.15

شماره:115

تاریخ:1359.12.08

شماره:120

تاریخ:1360.01.24

شماره:119

تاریخ:1360.01.20

شماره:118

تاریخ:1360.01.02

شماره:124

تاریخ:1360.02.17

شماره:122

تاریخ:1360.02.06

شماره:121

تاریخ:1360.01.28

شماره:128

تاریخ:1360.03.23

شماره:127

تاریخ:1360.03.15

شماره:126

تاریخ:1360.03.07

شماره:131

تاریخ:1360.04.20

1360.04.21

شماره:130

شماره:129

تاریخ:1360.03.31

شماره:134

تاریخ:1360.05.06

شماره:133

تاریخ:1360.04.29

شماره:132

تاریخ:1360.04.28

شماره:137

تاریخ:1360.06.04

شماره:136

تاریخ:1360.05.27

شماره:135

تاریخ:1360.05.16

شماره:140

تاریخ:1360.06.28

شماره:139

تاریخ:1360.06.18

شماره:138

تاریخ:1360.06.08

شماره:143

تاریخ:1360.03.28

شماره:142

شماره:141

تاریخ:1360.07.10

شماره:149

تاریخ:1360.09.23

شماره:150

تاریخ:1360.09.29

شماره:147

تاریخ:1360.08.29

شماره:148

تاریخ:1360.09.13

شماره:144 و 145 و 146

مێژوی کۆمەڵە – ساعد وەتەن دوست

تاریخ  کومه له از زبان رفیق ساعد وطندوست (ماموستا برایم)یکی از بنیانگذاران کومه له که در یکی از  آموزشگاه های کومه له  برای داوطلبین پیشمرگایه تی تدریس شده است .